سلسله مراتب نیازهای طبیعی انسان در 6 طبقه تقسیم بندی می‏شود. طبقه نخست شامل نیازهای اولیه زیستی شامل نیاز به آب، غذا، هوا، استراحت است، طبقه دوم مشتمل بر نیازهای درجه دوم زیستی چون نیاز به کنجکاوی، بازی و غریزه جنسی است که این نیازها مرتبط با بقاء نوع انسان هستش
یعنی اگر این نیازها ارضاء نشه ،‌فرد زنده می‏مونه ، اما نوع بشر تداوم نمی‏یابه . مرتبه سوم، نیاز به امنیت و دوری از خطر هست. مرحلة چهارم، نیاز به عشق و پیوستگی هستش (یعنی کسی رو دوست داشته باشه و دوستش داشته باشند )، مرحله پنجم، نیاز به احترام و عزت نفس هست. شخص با دستاوردهایی که کسب می‏کنه مورد احترام دیگران قرار می‏گیره و متقابلاً در وجودش عزت نفس پدیدار می‏شه و مرحله ششم، نیاز به خودشکوفایی و عینیت بخشیدن به فطرت پاک انسانی هست.
نیازهای اول تا چهارم ممکنه فرد مستعد رو به برقراری روابط جنسی خارج از چارچوب معین سوق بده ، مثلاً نسبت به جنس مخالف و غریزه جنسی کنجکاو هست. گاهی خانواده علیرغم تمایل فرد به ازدواج، به دلایل واهی مخالف ازدواج او با فرد مورد علاقه اش هستند .گاهی فرد به خاطر نیاز به امنیت و ترس از تنهایی، روابط نامطلوب با کسی برقرارمی‏کنه تا از این طریق احساس امنیت کنه . نیاز بعدی نیاز به عشق و وابستگی هست که اگر این نیاز عاطفی در محیط خانواده ارضاء نشه ، فرد به صورت منحرفانه به دنبال ارضای آن خارج از خانواده می‏ره که ممکنه منجر به روابط نامشروع جنسی بشه . در افراد متقاضی، کنجکاوی و غریزه جنسی (مرتبه دوم نیازها) بیشتر مؤثر هست.
گاهی اوقات نیازهای بیمارگونه روانشناختی ممکنه عامل روسپیگری باشه ، مانند تمایل به تحقیر و مجازات خود (خودآزاری و مازوخیسم )، یا نیاز به دگر آزاری (سادیسم) که در برخی از زنان عرضه کننده و مردان متقاضی مستعد هست
عامل دیگر وجود شرایط تحریک کنندة شدید در جامعه برای مردان هست. به این معنا که در این وضعیت، چنانچه فرد احساس نیاز هم نکنه ، این شرایط محرک و مشوق هستند . مانند شرایطی که فردی چند نوع غذای لذیذ صرف کرده و احساس می‏کنه که دیگه نمی‏تونهدچیزی بخوره ، اما میزبان دسر و بستنی و آبمیوه تعارف میکنه و مهمان با وجود سیری باز هم آنها را میل می‏کنه ، اینجا نیاز کاذب ایجاد شده . عدم رعایت حجاب، برهنه گرایی و آرایش های زننده از مشوق هایی هست که می‏تونه مسبب نیازهای کاذب جنسی بشه .
* پیشنهادی در مورد پیشگیریهای روانشناختی در مسئله روسپیگری ؟
اصولاً پیشگیری بر دو نوع هست: بنیادی و اختصاصی.
پیشگیری بنیادی عبارت از رفع بیکاری، فقر، محرومیت، نابرابری بین زنان و مردان و در مجموع، ساختن جامعة آرمانی اسلامی هست … چون اینها از عوامل اجتماعی مؤثر در محو روسپیگری هستند .
پیشگیری خاص عبارت از برطرف کردن عوامل ایجاد اختلالات شخصیتی و روانی از طریق گسترش بهداشت روانی در خانواده، ارائه آگاهی در مورد ضرورتهای ازدواج، تشویق به داشتن فرزندان خواسته شده و کاهش بعد خانواده
ارتباط مستقیمی بین تعداد افراد خانواده و بزهکاری وجود داره، رفتارهای ضد اجتماعی در خانواده های کم جمعیت کمتر هستند ، چون فرزندان، نیازهای مختلفی دارند که از جمله نیاز به محبت پدر و مادر . به ویژه محبت مادر در 2 سال اول زندگی باید به شکلی پیوسته وجود داشته باشد و اگر کسی قرار است جانشین مادر شود، باید یک فرد ثابت باشد، به همین دلیل کودکان محروم از مادر، از نظر عاطفی مشکل دارند. اینها نمی‏تونند کسی رو دوست داشته باشند، چون می‏ترسند که باز هم فرد محبوب شون رو ز دست بدن . بعد از دو سال اول زندگی، وجود پدر هم به عنوان کسی که مقررات اجتماعی رو به فرزند آموزش می‏ده ، ضرورت داره. افرادی با شخصیت های ضد اجتماعی معمولاً در سنین حساس 6-3 سالگی از وجود پدر محروم اند
شخصیت ضد اجتماعی در بین مردان 3 برابر زنان هست، زیرا تحمیل ها، فشارها و تحقیرها در زنان با افسردگی پاسخ داده می‏شه ، ولی در مردان با طغیان و سرکشی و خشم همراه هست.
پس از ایجاد اختلال شخصیت ضد اجتماعی، تغییر آن مشکل هست. اما اختلال سلوک که پیش زمینه اختلال شخصیت ضد اجتماعی در کودکان و نوجوانان هست ، قابل درمانه .50 درصد از افراد مبتلا به اختلال سلوک، در آینده شخصیت ضد اجتماعی پیدا می‏کنند و نزدیک به 10 درصد از کودکان و نوجوانان جامعه، مبتلا به اختلال سلوک هستند، این اختلال در پسران بیشتر دیده می‏شه .